درباره وبلاگ


سلام دوستان من ابوالفضل هستم امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 18
بازدید ماه : 432
بازدید کل : 15214
تعداد مطالب : 103
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


باران اشک ها
عکس و شعرهای عاشقانه





توتک ستاره منی منم اسیربودنت/ازته دل دادمیزنم،میمیرم ازنبودنت.

&&&&&

کاش دستی از فراسوی افق ، گوش سنگین زمان را می کشید

هم زبانی می رسید از راه دور ، طعم تنها بودنم را می چشید


&&&&&

به سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن !!

&&&&&

دعایم گرچه گیرانیست....دعایت میکنم هرشب....
نمیدانم چه میخواهی
از او خواهم برای تو.... هر آنچه در دلت خواهی

&&&&&

می نالم از جدایی، ای نازنین کجایی؟
سوزم ز درد هجرت، ای بهترین کجایی؟
در باغ آرزوها دیگر گلی نمانده;در حسرت گل هستم!بهار من کجایی؟

&&&&&

این روزها می گذرند، ولی من از این روزها نمی گذرم !!!

&&&&&

می‌روم ، اما نمی‌پرسم ز خویش / ره کجا ؟ منزل کجا ؟ مقصود چیست ؟
بوسه می‌بخشم  ولی خود غافلم / کاین دل دیوانه را معبود کیست . . . ؟

&&&&&


 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:30 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

خوشبختی را در همین لحظه باور کن.... لحظه ای که دلی به یاد توست...


&&&&&


برای حراست از مهربانی و خوبی ... خیلی وقتها باید آنها را کنار گذاشت...


&&&&&


اعتبار آدم ها به حضور شان نیست ... به دلهره ای است که در نبودنشان ایجاد می شود....

زود باش مردم از دلهره....


&&&&&


بهترین محبتهای پاک تقدیم به دلهای پرمهری که ما را فراموش نمیکنند


&&&&&



 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:29 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

بجز دستت ندارم یار دیگر / بجز آیینه بازی کار دیگر
چو بستی چشم را آیینه بشکست / نگاهم کن فقط یک بار دیگر

 

 
&&&&&
 

 

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام
دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو
دردش متفاوت باشد ویرانم می کند
من از دست رفته ام ، شکسته ام
می فهمی ؟
به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛
اما اشک نمی ریزم
پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند

 

 
&&&&&
 

 

و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری
که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر
فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود
دلش آغوش گرم میخواهد

 

 
&&&&&
 

 

روزی میرسد که با لبخند تو بیدار میشوم
این روز هر زمان که میخواهد باشد
فقط باشد

 

&&&&&

 

 

 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:27 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

همیشه داشتن ” بهترین ها ” به آدم غرور خاصی میده ، من مغرور ترینم ، چون تو بهترینی !


&&&&&


یه بغل گل های لاله ، سبدی پر از ستاره / می فرستم واسه دوستم ، که دلش مثل بهاره .

 
&&&&&

دلتنگی یعنی : دقیقه به دقیقه گوشیتو چک کنی و وانمود کنی داری ساعتتو می بینی .


&&&&&


 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:25 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

حق با کشیش ها بود گالیله! زمین آنقدرها هم گرد نیست…
هر کس میرود دیگر باز نمیگردد…

 
&&&&&
 

 

خدا کند تبسم لبی به آه، نشکند / بلور بغض سینه ای به شامگاه، نشکند
کبوتری که پر زند به شوق آشیانه ای / خدا کند که بال او میان راه، نشکند

 

&&&&&

 

چه بر سر عشق آمد
که از افسانه ها رسید به صفحه حوادث روزنامه ها؟!

 

&&&&&

 

دلم کوه صبر است آبش مکن/گرفتار رنج و عذابش مکن
بیا خانه قلب من مال تو/ولی مرد باش خرابش مکن

 

&&&&&

 

آااااااااااه گراهام!
کاش اختراع نمیکردی تلفنی را که زنگ نمیزند…

 

&&&&&

 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:19 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

امروز عکس تنهاییم را قاب گرفتم
عکسی در ابعاد
سه در بی نهایت…!

&&&&&

یه دریا اشـــــــــــــــک برای ریختن دارم…
یه دل گرفته…
یه زندگی پر از خالــی…
من سرشارم از تنــهایـــــــــی…

&&&&&

تنهـــایـــی همیـــــن اســــت
تکــــرار نا منظــــم من بــــی تـــو…
بــی آنـــکه بــدانـی برای تو نفـــس میکشـــــم…

&&&&&

این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم…
شاید از این تنهایی خلاص شدم…

&&&&&


 


 



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 آذر 1391برچسب:, :: 22:8 ::  نويسنده : ابوالفضل عقیقی

صفحه قبل 1 صفحه بعد